تصادف با ماشین ساکاماکی ها

پنجشنبه 28 تیر 1397♦ 08:29 ق.ظ♦ Idol.Sam ♦
من:هوی گوجه یکم ارومتر رانندگی کن نکشی مارو!
یوما:دوست دارم تند رانندگی کنم به تو چه کوکو سبزی!
من:*چشم غره رفتن ب یوما*هی روکی یچیزی بهش بگو!
روکی:*غرق در کتاب*
من:الان مارو ب باد میده این گوجه قرمزه--__--
و یوما از حرصش ماشینو میزنه ب ماشین سوبارو اینا و اونا هم میرن فضا

   عکس های عاشقان شیطانی
   عکس های ساکاماکی ها   عکس های موکامی ها   عکس های کو   عکس های روکی   عکس های ایاتو
   

دعوای من و یوما

چهارشنبه 27 تیر 1397♦ 07:49 ق.ظ♦ Idol.Sam ♦
یروز  داداش کدبانومان غذای مورد علاقمو درست کرد


من:هااااا!!!!!اخجووون وانگوول بیانکووو!!!

با چنگال غذارو ور داشتم بخورم ک دیدم چنگال یوما توی چنگال منه!دیدم پیروز مندانه نگام میکنه!

من:هوووی!این غذای منه هاااا

یوما:نخیر برا تو نیس واس منه!

من:الان بهت نشون میدم واس کیههه!!!

یوما صدف رو پرت کرد اونور و همین ک افتاد بهم نگا کردیم و همزمان چنگالامونو روی صدف گذاشتیم.همینجوری ک داشتیم برا غذا میجنگیدیم یهو روکی داد زد:بسههه!!ما ک داشتیم از ترس بر خود میلرزیدیم خودمونو زدیم ب اون راه!چون دوتامونم از تنبیه های روکی خبر داشتیم و اگه میدید ک داریم دعوا میکنیم ی تنبیهی برامون در نظر میگرفت ک ب گوه خوردن میفتادیم0_0

همین ک دیدم داره نگام میکنه سریع چنگال یومارو ور داشتم و جوری نشون دادم ک انگار داشتم با وانگول بیانکوم ور میرفتم.یوما هم خودشو زد ب اون راه و با ازوسا چرت و پرت میگفت---__---

روکی هم دید ک خبری نیس پیشبندشو باز کرد سر میز نشست و همه چی ب خوبی و خوشی تمام شد



   عکس های کو موکامی
   عکس های روکی موکامی   عکس های ازوسا موکامی   عکس های یوما موکامی   عکس های موکامی ها   عکس های عاشقان شیطانی
   

دعوا برای رقص با ام نکو

دوشنبه 25 تیر 1397♦ 07:24 ق.ظ♦ Idol.Sam ♦

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات